سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بهشت بهشتیان
صفحه نخست        عناوین مطالب          نقشه سایت              ATOM            طراح قالب
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من

دستگیری امام قدس سره و قیام خونین 15 خرداد

هم زمان با دستگیری رهبر نهضت اسلامی و بسیاری از علما و وعاظ و شخصیت های ذی نفوذ در قم، تهران و شهرستان ها، زمینه ی یک سرکوب وحشیانه و خونین توسط ایادی دژخیم فراهم شد.

اجتماعات و تظاهرات مردمی زنان و مردان در اعتراض به بازداشت امام در قم، تهران و برخی دیگر از شهرستان ها، با هجوم نیروهای مسلح، به خاک و خون کشیده شد. دانشگاه تهران با تانک و مسلسل و افراد مسلح به محاصره درآمد.

سیل خروشان کشاورزان غیور و کفن پوش ورامین، دهقانان کَن? و مردم جمارانبه سوی تهران سرازیر شدند؛ و انبوه جمعیت، اعم از بازاریان، بارفروشان، دانشگاهیان، و اقشار مختلف مردم، با غریو رعد آسای «یا مرگ یا خمینی»و «مرگ بر شاه» تهران را به لرزه درآورند.       

شاه در برابر قیام قهرآلود ملت، با رگبار مسلسل به جنگ ملت آمد؛ و توسط نیروهای تحت فرمان خود، تظاهرکنندگان را با وضع فجیعی که قلم از توصیف آن عاجز است، قتل عام کرد و تهران را در 15 خرداد 1342 به حمام خون تبدیل ساخت.

هم زمان با قتل عام مردم مبارز در تهران، کشتارهای فجیعی در قم، شیراز، مشهد، تبریز و دیگر شهرستانها، توسط دژخیمان رژیم به وقوع پیوست و برای ادامه ی سیاست سرکوب با وجود سانسور شدید، خبرهای مربوط به دستگیری رهبر نهضت اسلامی ایران و قیام 15 خرداد و کشتارهای قم، تهران، مشهد و سایر شهرستانها، در مدت کوتاهی در سراسر کشور پخش شد و موجی از خشم و نفرت علیه شاه  به راه افتاد. خبرگزاریها نیز بازتاب گسترده ی قیام مردم را، در حمایت از رهبر نهضت و واکنش شخصیت های سیاسی، علمی و مذهبی اعتراض به دستگیری امام و کشتار مردم بی گناه به سراسر جهان مخابره کردند، که یکی از آنها اعلامیه ی اعتراض آمیزِ شیخ محمد شلتوت، مفتی و رئیس دانشگاه الأزهر مصر بود، که شش روز بعد از دستگیری امام و فاجعه ی خونین 15 خرداد صادر شد؛ در این اعلامیه دستگیری علما و اهانت به ساحت مقدس آنان، به عنوان داغ ننگی بر پیشانی بشریت معرفی گردید؛ وی طی تلگرافی خطاب به شاه خواست از تجاوز به حریم روحانیت و علمای اسلام که پاسداران قوانین الهی هستند، خودداری کند و علمای بازداشت شده را هر چه زودتر آزاد سازد.  

حوزه های علمیه ی نجف اشرف، کربلا و کاظمین نیز به محض دریافت خبر بازداشت امام و کشتار 15 خرداد به پا خاستند و با تشکیل اجتماعات و طی تلگراف هایی به سلاطین و رؤسای جمهوری کشورهای اسلامی و سازمان های بین المللی، حمایت خود را از امام ، و تنفر خویش را نسبت به اعمال وحشیانه ی رژیم و جمعی از علما در تهران و شهرستانها، هر کدام به گونه ای حمایت خود را ابراز کردند و خواستار آزادی حضرت امام شدند.

اعتصاب سراسری تهران، در 21 خرداد به مناسبت هفتم فاجعه ی خونین فیضیه ضربه ای بود که رژیم را درمانده تر کرد؛ مهاجرت مراجع قم و مشهد، علمای سرشناس شهرستان ها به تهران موجب شد که رژیم تن به سیاست آرام سازی و تشنج زدایی دهد و با آزاد نمودن امام« قدس سره»، خشم ها را فرونشاند.

11 مرداد ماه 1342 امام را نمایشی آزاد و در مدت کوتاهی این آزادی تبدیل به حصر گردید؛ رژیم از ترس سیل خروشان جمیعت که برای دیدار امام می شتافتند، نخست وی را از زندان پادگان عشرت آباد به داودیه و از آنجا به قیطریه انتقال داد؛ بدین ترتیب امام قدس سره در یک منزل شخصی که افتخاراً در اختیار ایشان گذاشته شده بود، تحت نظر و مراقبت شدید مأموران قرار گرفت. گرچه مردم با اطلاع از وضع امام آرامش خاطری یافتند، اما اقامت مراجع قم و مشهد و علمای شهرستان ها در تهران تا مدتی ادامه یافت.     

سرانجام، رژیم، هر کدام از آنان را به گونه ای مجبور به مراجعت کرد. علی رغم این شرایط، فریبکاری رژیم، مانع از تداوم نهضت و ضربات ناشی از آن نگردید.

یکی از آثار ادامه ی حصر امام، تشکیل گروه های زیرزمین در قم، تهران و شهرستان ها بود که، گاه با نام های جبهه ی مسلمانان آزاد، جمعیت های مؤتلفه ی اسلامی، مجمع روحانیون مجاهد و گاه بدون نام، مانند تشکیلات سری اصفهان، شیراز، قزوین، گاه نیز به صورت نشریه های انقلابی مانند، بعثت و فریاد خودنمایی می کرد.

از تعداد شهدای 15 خرداد آمار صحیحی در دست نیست. اما تعداد آنها را رقمی بین 5 تا 15 هزار نفر، تخمین زده اند. در تهران و قم و سایر شهرها دولت به دستگیری و محاکمه ی روحانیان و مردم ادامه داد. زندان ها از اقشار گوناگون مردم، پر شد و عده ای نیز محاکمه و اعدام شدند.

جریان 15 خرداد ظاهراً به نفع شاه تمام شد و امام تبعید و تاریکی خفقان حاکم شد؛ اما در واقع 15 سال بعد شاه را از این مملکت بیرون کرد و با رفتن او بار دیگر، خورشید پر تشعشع اسلام طلوع کرد و مملکت را از ظلم و ستم رهانید.

یاد و خاطره شهدای 15 خرداد برای همه ی تاریخ گرامی باد.

منبع: سایت تبیان




موضوع مطلب : دستگیری امام خمینی، 15 خرداد، بهشت بهشتیان.

          
سه شنبه 92 خرداد 14 :: 11:0 عصر

زندگینامه امام خمینی ( ره )

مولودی از سلاله ی عصمت و طهارت در 20 جمادی الاخر 1320 ه. ق مصادف با میلاد دخت گرامی پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله گام به عرصه وجود نهاد . نام پدرش آیت الله شهید سید مصطفی موسوی و نام مادرش هاجر احمدی بود . وی را روح الله نامگذاری کردند. مرحوم سید مصطفی که تحصیلات خود را در زادگاهش شروع و در نجف و سامرا با کسب معارف الهیه ادامه داده بود ، زمان میرزای شیرازی در زمره علما و مجتهدین آن عصر قرار داشت  و از نجف که بازگشت ، زعامت اهالی خمین را عهده دار شد و به رفع تجاوزات و تعدیات دستگاه ظالم  پرداخت . او در خمین ، با ایجاد جلسات معارف اسلامی به آگاه ساختن توده مردم ، اقدام کرد؛ و سرانجام در راه خمین و اراک به دست طاغوتیان  و اصحاب شقاوت شهید شد. امام ( ره ) در پنج ماهگی یتیم شد و بعد از شهادت پدر،  تحت سرپرستی مادر ، عمه و دائی مهربانش پرورش یافت. امام تحصیلات مقدماتی را در خمین نزد میرزا محمود شروع کرد و سپس آن را در مکتب ملاابوالقاسم در مدرسه جدید التأسیس احمدیه ی آن دیار ادامه داد. در سن پانزده سالگی ، تحصیلات فارسی آن روز را به اتمام رسانید و نزد برادر بزرگش مرحوم آیت الله پسندیده ، صرف ، نحو و منطق را شروع کرد و تا سال 1338 ه. ق از محضر ایشان بهره کافی برد .

در سن 19 سالگی هنگامی که چهار سال از وفات مادرش می گذشت ، به واسطه روح تشنه و جستجوگرش راهی حوزه علمیه اراک  شد که ازحوزه های بزرگ دینی به شمار می رفت و تحت  زعامت و سرپرستی مؤسس حوزه علمیه ی  قم مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی ، از مجتهدین حوزه علمیه نجف اشرف واز شاگردان برجسته حوزه درس مرحوم میرزای شیرازی ، اداره می شد. در سال 1340 ه.ق آیت الله حائری یزدی به درخواست علمای بزرگ شهر مذهبی قم از اراک مهاجرت و تحت الطاف الهی موفق شد حوزه علمیه قم را تأسیس کند  .  امام ره در پی استاد، حوزه اراک را ترک کرد و در حوزه علمیه ی قم به تحصیل پرداخت و درمحضر آیت الله حائری یزدی پایه های علمی و مبانی فقهی و اصولی را تکمیل کرد و در محضر مرحوم آیت الله شیخ علی اکبر یزدی ( معروف به حکیم) درعلم هیئت مهارت یافت. امام ( ره ) از استاد و مراد خود مرحوم آیت الله شاه آبادی  متون مختلف عرفان، حکمت و فلسفه را فراگرفت و خود را در دریای علوم اسلامی غرق کرد .  در سال 1345 ه. ق سطوح را به پایان رسانید و به درجه اجتهاد نایل آمد و بدون نیاز علمی و فلسفی به حوزه های علمیه نجف در زمره ی مجتهدین و نوابغ فقهی قرار گرفت. در سال 1348 ه.ق با دخت مکرمه مرحوم آیت الله آقای حاج میرزا محمد ثـقفی تهرانی ازدواج کرد و ثمره این ازدواج دو پسر و سه دختر بود . امام ( ره )  در سال 1347 ه.ق در حالی که فقط 27 سال داشت، تدریس فلسفه را آغاز کرد. سپس در سال1364 ه. ق همزمان با ورود آیت الله بروجردی به قم به تدریس علوم منقول ،  خارج فقه و اصول پرداخت .  قبل از آن ، مدتی به تدریس " سطوح" اشتغال داشت و کتاب های فقه و اصول را با بیانی شیوا و رسا برای طلاب و فضلا شرح و بسط می داد .

ایشان از همان اوان جوانی ، مبارزات سیاسی خویش را علیه ظلم و جور آغاز نمود و چندین بار تبعید و زندانی شد.

امام در پیروزی انقلاب اسلامی ، نقش بزرگی را در رهبری  مردم  برعهده داشت و بالاخره در12 بهمن 1357 پس از سال ها تبعید به وطن بازگشت و تا سال 1368 ، هدایت جامعه را بر عهده داشت و بالاخره در 14/ خرداد/1368 ، دنیای خاکی را وداع گفت و به عرش الهی هجرت نمود.

منبع: سایت تبیان




موضوع مطلب : زندگی نامه امام خمینی ، بهشت بهشتیان

          
سه شنبه 92 خرداد 14 :: 10:22 صبح

وقایع این روز:

1. فتح خیبر به دست امیر المؤ منین (علیه السلام )

در این روز در سال 7 ه‍ در جنگ خیبر مرحب به دست امیر المؤ منین (علیه السلام ) کشته شد و قلعه خیبر به دست آن حضرت فتح گردید1. و در بحار الانوار 27 رجب روز فتح خیبر ذکر شده است2 .
چون پیامبر (صلى الله علیه و آله ) به جنگ خیبریان رفت و قلعه قموص را محاصره کرد، ابتدا پرچم را براى مبارزه با آنان به ابوبکر دادند. ابوبکر بالشکرى رفت ، ولى چون نظر به پهلوانان آنان نمود فرار کرد و لشکریان هم در پى او بازگشتند. روز بعد پیامبر (صلى الله علیه و آله ) پرچم را به عمر داد و او هم از ترس کشته شدن به میدان جنگ نرسیده بازگشت .

انتخاب على (علیه السلام ) براى فتح خیبر

پیامبر (صلى الله علیه و آله ) فرمودند: ((فردا پرچم را به مردى مى دهم که حمله هایش را تکرار کند، نه اینکه فرار کند. کسى که خدا و پیامبرش را دوست دارد و خدا و پیامبرش هم او را دوست دارند، و خداوند خیبر را به دست او فتح مى کند)). همه اصحاب آرزو کردند که این مقام و منزلت به آنان واگذار شود.
فرداى آن روز، پیامبر (صلى الله علیه و آله ) فرمود: على بن ابى طالب (علیه السلام ) کجاست ؟ گفتند: چشم دردى دارد که حرکت براى آن حضرت مشکل است . خاتم الانبیاء (صلى الله علیه و آله ) فرمود: او را حاضر کنید. سلمه بن اکوع رفت و آن حضرت را آورد. پیامبر (صلى الله علیه و آله ) سر آن حضرت را در بر گرفت و از آب دهان مبارک به چشمان نورانى حضرت خاتم الاوصیاء على مرتضى (علیه السلام ) مالید و فرمود: ((بارالها، زحمت گرما و سرما را از او بردار)). پس از آن روز بر امیر المؤ منین (علیه السلام ) درد چشم عارض نشد و از گرما و سرما آزرده نگشت .
پیامبر (صلى الله علیه و آله ) زره خود را بر او پوشانید و ذوالفقار را بر کمر او بست و پرچم به آن حضرت سپرد و سوار بر مرکبش نموده فرمود: ((جبرئیل از سمت راست ، میکائیل از سمت چپ ، عزرائیل از پیش رو و اسرافیل از پشت سر، و نصرت خدا بالاى سر، و دعاى من نیز از پشت سر تو است )). فرمود: یا على ، مسلماتى را بر ایشان عرضه کن.

میدان جنگ خیبر

آن حضرت رفت ، و پس از موعظه و نصیحت عده اى براى جنگ با او آمدند. آنان دو نفر از مسلمانان را شهید کردند. امیر المؤ منین (علیه السلام ) بر آنها تاخته و آنها را کشتند. آنگاه برادر مرحب با عده اى آمدند. حضرت آنها را هم به درک فرستاد.
مرحب که شجاع بود به خونخواهى آمد. امیر المؤ منین (علیه السلام ) چنان با ذوالفقار بر سرش فرود آورد که شمشیر از حلقش گذشت و او را دو نیم ساخت و به خاک انداخت . صداى تکبیر مسلمانان بلند شد. عده اى از یهود به دفاع آمدند و با مسلمانان به جنگ پرداختند. امیر المؤ منین (علیه السلام ) به مبارزه ادامه داد تا عده اى کشته شدند و عده اى به قلعه گریختند.
آن حضرت با دست قدرتمند حیدرى در قلعه را کند و براى مسلمانان معبر قرار داد تا از خند عبور کنند. حضرت چندین بار مسلمانان را از روى خندق به وسیله آن در عبور داد، با اینکه از سه روز قبل ، آن حضرت گرسنه بود3.

2. بازگشت جعفر طیار از حبشه

آمدن جناب جعفر بن ابى طالب (علیه السلام ) برادر امیر المؤ منین (علیه السلام ) از حبشه در روز فتح خیبر اتفاق افتاده است 4.




1. زاد المعاد: ص 35. فیض العلام : ص 317.
2. بحار الانوار: ج 97 ص 168 - 384.
3. المستدرک على الصحیحین : ج 3 ص 37. مجمع الزوائد و منبع الفوائد: ج 9 ص 124. کنز العمال : ج 5 ص 283. فیض العلام : ص 317 - 321.
4. منتخب التواریخ : ص 56. وقایع الایام : ج رجب ، ص 255.






موضوع مطلب : فتح خیبر ، انتخاب علی، بازگشت جعفر طیار، حبشه، بهشت بهشتیان.....

          
سه شنبه 92 خرداد 14 :: 10:13 صبح

وقایع این روز:

1. حمله به امام مجتبى (علیه السلام ) در مدائن

در این روز جراح بن سنان اسدى ملعون در ساباط مدائن با استفاده از تاریکى شب خنجر یا تیغى مسموم را به ران مبارک امام حسن مجتبى (علیه السلام ) زد که تا استخوان شکافت . آن حضرت از شدت درد دست در گردن او افکند و هر دو به زمین افتادند. دوستان حضرت آن ملعون را کشتند و امام (علیه السلام ) را به خانه والى مدائن ، سعد بن مسعود (عموى مختار) بردند. سعد جراحى آورد و جراحت آن حضرت را مداوا نمود1.
در این روز زیارت آن حضرت و لعن بر ظالمان و قاتلان آن حضرت مناسب است2 .

2. مسموم شدن موسى بن جعفر (علیه السلام )


در این روز در سال 183 ه‍ آقا و مولایمان حضرت موسى بن جعفر (علیه السلام ) را به دستور هارون ملعون در زندان بغداد زهر داده و مسموم کردند3.

3. فرار عمر در جنگ خیبر

در این روز در جنگ خیبر پرچم را به دست عمر دادند و او با دیدن دشمن گریخت و گروه خود را نیز به فرار تشویق کرد4.




1. مصباح المتهجد: ص 749. فیض العلام : ص 317. زاد المعاد: ص 35.
2. زاد المعاد: ص 35. فیض العلام : ص 317.
3. بحارالانوار: ج 48 ص 1، ج 97 ص 202. وقایع الیام : ج رجب ، ص 225. قلائد النحور: ج رجب ، ص 210.
4. وقایع الایام : ج 1 ص 211. مصباح المتهجد: ص 749.





موضوع مطلب : حمله به امام مجتبی، مسموم شدن موسی بن جعفر، فرار عمر در جنگ خیبر

          
دوشنبه 92 خرداد 13 :: 1:22 عصر

سیاست ما عین دیانت ما است، یعنی چه؟


افسران - تصاویر ویژه سال حماسه سیاسی ، حماسه اقتصادی

شهید مدرس در مقابل کسانی که نظریه جدایی دین از سیاست را داشتند رابطه و عینیت دین و سیاست را مطرح نمودند که برای تحلیل آن باید تعریفی از دین و سیاست ارایه شود. لذا ابتدا سیاست و سپس دین را تعریف می‌کنیم.
Politie از ریشة لاتین Polis گرفته شده و به معنای شهر و شهروندی و قانون اساسی است در زبان فارسی به معنای ریاست و فرماندهی، طرح و برنامه وارد شده است و در عربی از مادة ساس یَسُوسُ بوده که به معنای حکومت، ریاست، اصلاح امور مردم و پرداختن به امور مردم بر طبق مصالح می‌باشد.(1)
ابن خلدون سیاست را به معنای تدبیر امور جامعه در جهت جلوگیری از ظلم و ستم و تجاوز افراد به یکدیگر بر اساس موازین شریعت می‌داند.(2) از طرفی دین تعاریف گوناگونی دارد که به یک تعریف اکتفا می‌کنیم و آن تعریفی است که علامه طباطبایی (ره) ارایه می‌فرماید: «دین عبارت است از مجموعه‌ای از معارف مربوط به مبدأ و معاد (جهان هستی) و قوانین اجتماعی که از طریق وحی و نبوت به بشر رسیده است.(3) از این تعریف به دست می‌آید که دین علاوه بر پرداختن به مسائل ماوراء طبیعی به امور دنیوی مردم و هدایت آنها نیز توجه دارد.
حال که دو واژه سیاست و دین روشن شد،‌ باید گفت عبارت «سیاست ما عین دیانت ما است» ناظر به این مطلب است که علی رغم نظر بعضی از روشنفکران که بین سیاست و دیانت (دین ورزی) رابطه‌ای نمی‌بینند و بلکه آن دو را متضاد تلقّی می‌کنند و هر کدام را مربوط به حوزة‌ خاصی قلمداد می‌نمایند، ما هر دو را مربوط و همسوی با یکدیگر می‌دانیم و لذا سیاست را در قلمرو ارزشهای دینی قبول داریم و سیاست از دیدگاه ما برخاسته از نظام ارزشی دین ما می‌باشد و لذا دین ورزی محسوب می‌شود که در رأس آن ائمه اطهار ـ سلام الله علیهم ـ قرار دارند و خطاب به اولیاء دین آنان را ساسة العباد می‌نامیم.(4) بر طبق این نظر هر گونه عمل و رفتار در حوزه سیاست و تدبیر امور اجتماع، کاری ارزشی و دینی محسوب خواهد شد، هم چنان که هر گونه تلاش و فعالیت دینی و ارزشی نیز جهت تدبیر امور مردم و تشکیل نظام اجتماعی و تنظیم و تدبیر آن صورت می‌گیرد که آیات قرآن ناظر به این مطلب می‌باشند.
باید توجه داشت که از نظر قرآن اصولاً فلسفه بعثت پیامبران در برقراری عدالت اجتماعی و تدبیر عادلانه امور مردم می‌باشد که در سورة حدید به آن اشاره دارد و می‌فرماید: لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمِیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ...(5). ما همه پیامبران را با دلایل روشن و معجزه فرستادیم و با آنها کتاب و میزان (وسیله سنجش و معیار) نازل کردیم تا مردم به عدالت قیام کنند و با آنان آهن نازل کردیم که در آن نیروی شدیدی است.
همین طور که از آیه استفاده می‌شود دین اسلام رابطة تنگاتنگ با مقولة سیاست و حکومت دارد که می‌توان آن را به تعبیر شهید مطهری به رابطه روح و جسم و پوست و مغز تشبیه نمود.(6)
لذا در دین اسلام شاهد احکام و قوانینی هستیم که در پرتو نظام اجتماعی و حکومت که موضوعی در حوزه سیاست است، اجرا شدنی است و اصولاً دین ورزی در آن‌ها بدون سیاست ورزی امکان نخواهد داشت.(7) احکامی نظیر: 1. مالیات‌های مقرر (مثل خمس، زکات، جزیه) 2. احکام دفاع همگانی، ملی تقسیم غنایم جنگی و برخورد با اسرا. 3. احکام حقوق و جزایی نظیر دیات و قصاص. 4. احکام مربوط به امر به معروف و نهی از منکر و شرایط آن.
بنابراین احکام و قوانین در دین از یک سو ناظر به گسترش وبسط ارزش های والای الهی و انسانی و از سوی دیگر معطوف به تدبیر امور جامعه و رتق و فتق امور در مسیر عدالت اجتماعی است. از این رو یک سیاستمدار مسلمان و با دیانت به دنبال هر هدفی نخواهد بود، علاوه این که جهت رسیدن به اهدافش از هر ابزاری و وسیله‌ای بهره نخواهد گرفت که در این زمینه اشاره به جملة حضرت علی ـ علیه السّلام ـ مناسب است. ایشان در مقایسه خود با معاویه چنین می‌فرمایند:
و الله ما کان معاویة بادهی منّی و لکنّه یغدر و یفجر و لولا کراهیة الغدر لکنتُ ادهی الناس.(8) به خدا سوگند معاویه زیرک‌تر (سیاستمدارتر) از من نیست، ولی شیوة او پیمان شکنی و ناپاکی است و اگر خیانت را ناخوشایند نمی‌داشتم هر لحظه من زیرک‌ترین مردم بودم.
هم چنان که در موقعیت‌هایی که مواجه با ضرر مادی می‌شود دست از باورهای دینی خود برنخواهد داشت و رفتار سیاسی مغایر با نظام ارزشی خویش از خود بروز نخواهد داد. نظیر برخورد حضرت امام ره با سلمان رشدی و کوتاه نیامدن از حکم صادره حتی به قیمت تحریم اقتصادی و تهدید نظامی کشورهای غربی بر علیه جمهوری اسلامی ایران .



1. ابن منظور, لسان العرب،بیروت، ج 6، ص 108.
2. عبدالرحمن بن خلدون، مقدمه محمد پروین گنابادی، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ پنجم، 1366.
3. طباطبایی، محمد حسین، المیزان، تهران، انتشارات محمدی، ج 2، ص 405.
4. شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.
5. حدید : 25.
6. مطهری، مرتضی، امامت و رهبری، صدرا، ص 32.
7. موسوی خمینی، سید روح الله، ولایت فقیه، مؤسسه نشر آثار امام خمینی، چاپ دوّم، 1373، ص 6.
8. نهج البلاغه، فیض الاسلام، بی‌تا، خطبه 20.




موضوع مطلب : سیاست، دیانت، تعریف شهید مدرس از سیاست، بهشت بهشتیان، تعریف دیانت، و .....................................

          
یکشنبه 92 خرداد 12 :: 8:12 عصر
<   1   2   3   4   5   >>   >   
پیوندها
لوگو

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 0
  • بازدید دیروز: 12
  • کل بازدیدها: 1107350
امکانات جانبی