سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بهشت بهشتیان
صفحه نخست        عناوین مطالب          نقشه سایت              ATOM            طراح قالب
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من

راه کسب حضور قلب در نماز

 

موضوع یاد شده از جهات مختلف می‌تواند مورد بررسی واقع شود، یکی از راهکارها این است که موانع و عوامل بازدارندة حضور قلب در نماز را بشناسیم و سپس برای رفع آنها بکوشیم. برخی افراد اصل فلسفة عبادت و به خصوص نماز را نمی‌دانند، لذا نمی‌توانند در موقع نماز حضور قلب پیدا کنند. سعی کنید که در مورد فلسفه و حکمت عبادات و نیز آثار معنوی آن بیشتر مطالعه کنید. برای ایجاد حضور قلب در نماز به راهکار‌های زیر عمل نمایید:
1. در جای خلوت نماز بخوانید.
اگر نماز فرادا یا نماز مستحب می‌خوانید بهتر است جای خلوتی را انتخاب کنید که سر و صدا و مزاحمت نباشد. بهتر است در مکان نماز عکس یا چیزی دیگر که ممکن است توجه شما را جلب کند، وجود نداشته باشد.
2. سعی کنید برای نماز جای خاصی را انتخاب کنید

بهتر است در منزل جای خاصی را برای نماز انتخاب کنید و همیشه در آن جا نماز بخوانید. اگر مدتی این کار را انجام دهید و در جای خاصی نماز بخوانید، بعد از آن هر وقت در آن مکان قرار بگیرید، نماز و عبادت در ذهن شما تداعی می‌کند و کمتر به یاد مسایل و موضوعات دیگر خواهید بود.
3. در حال نماز فقط به محل سجده نگاه کنید و به اطراف نگاه نکنید.
یکی از موانع تمرکز و ایجاد حضور قلب در نماز آن است که انسان وقتی اشیاء و یا افراد را می‌بیند هر کدام خاطره ای را در ذهن انسان تداعی می‌کند، ‌لذا امکان آن که دربارة نماز و محتوای آن تفکر و تدبر نماید، از وی سلب می‌گردد. برای جلوگیری از این مانع، می‌توانید به محل سجده نگاه کنید یا چشم‌هایتان را در حال نماز ببندید، هر کدام اینها را که تشخیص دادید برای حضور قلب مفیدتر است، انتخاب کنید.
4. بهتر است در اتاق کوچک یا نزدیک دیوار نماز بخوانید که دید زیاد نداشته باشید.
اگر این روش‌ها را مدتی رعایت کنید قطعاً برای شما مفید است و در آن صورت در جماعت هم می‌توانید با حضور قلب نماز بخوانید. در نماز جماعت به موضع سجده نگاه کنید و وقتی امام حمد و سوره را بلند می‌خواند، به قرائت او خوب گوش دهید.
5. در حال نماز به معانی جملات و کلمات آن توجه کنید. به خاطر داشته باشید که با خدا صحبت می‌کنید و او دارد سخنان شما را می‌شنود. رسول خدا فرمود: آن چنان خدا را عبادت کن که گویا او را می‌بینی و اگر تو او را نمی‌بینی، او تو را مشاهده می‌کند».(1)
6. در حال نماز به یاد مرگ باشید. توجه داشته باشید که نه وقت مرگ معلوم است ونه شرایط آن و در هر لحظه امکان وقوع دارد، حتی ممکن است همین نماز، نماز آخر باشد. اگر انسان به فکر مردن باشد، در این صورت نمازش را با غفلت نمی‌خواند.
امام صادق ـ علیه السّلام ـ در حدیثی می‌فرماید: نماز واجب را در وقت‌اش بخوان، مانند کسی که نماز وداع می‌خواند و می‌ترسد که بعد از این توفیق نماز خواندن پیدا نکند، و در هنگام نماز به محل سجده نگاه کن. اگر احساس کنی که شخصی نزدیک تو مراقب نمازت می‌باشد، نمازت را بهتر می‌خوانی، بدان که تو در محضر کسی هستی که تو را مشاهده می‌کند ولی تو او را نمی‌بینی.(2) اگر این نکات را رعایت کنید و مدتی تمرین نمایید، قطعاً حضور قلب پیدا می‌کنید و می‌توانید نمازهایتان را با حضور قلب بیشتری به جا آورید.

 


1. نهج الفصاحه، ص 65.
2. مجلسی، بحار الانوار، بیروت، 1403 هـ .ق، ج 84، ص 233.

 




موضوع مطلب : نماز ، حضور قلب ، راه کسب حضور قلب، بهشت بهشتیان

          
پنج شنبه 93 دی 18 :: 9:51 صبح

عرض سلام و ادب و احترام خدمت همه دوستان عزیز و بازدید کنندگان گرامی

از این که مدت زیادی را به خاطر مشغله زیاد نتوانستم در خدمت شما بزرگواران باشم و عرض ادب و انجام وظیفه کنم بسیار شرمسارم.

ان شاءالله بزودی زود در خدمت شما عزیزان خواهم بود و مطالبی مورد استفاده شما خواهم گذاشت ان شاءالله.




موضوع مطلب : بازگشت ، بهشت بهشتیان

          
شنبه 93 دی 13 :: 9:28 صبح

بدی کردیم، خوبی یادمان رفت / ز دلها لای روبی یادمان رفت

به ویلای شمالی خو گرفتیم / شهیدان جنوبی یادمان رفت . . .

شادی روح شهدا صلوات

شهیدان از می توحید مستند / شهیدان سرخوش از جام الستند

نمردند و نمی میرند هرگز / شهیدان زنده ی جاوید هستند . . .

هفته دفاع مقدس گرامی باد




موضوع مطلب : دفاع مقدس، بهشت بهشتیان، شهید، شعر.

          
یکشنبه 92 شهریور 31 :: 9:22 عصر

وقایع این روز:


1. وفات حضرت ابوطالب (علیه السلام )

سید بطحاء حضرت ابوطالب (علیه السلام )1 سه سال قبل از هجرت و در سال 10 بعثت از دنیا رفت . بنا نقلى سن آن حضرت به هنگام رحلت 81 سال بوده است2 . اقوال دیگر در رحلت حضرت ابوطالب (علیه السلام ) عبارت است از: 27 جمادى الاولى ، 26 و 29 رجب ، 7 و 18 ماه رمضان ، 15 و 17 شوال ، اول و دهم ذى القعده ، اول ذى الحجه3 .

نسب حضرت ابوطالب (علیه السلام )

نام مبارک آن حضرت عمران است ، و پدرشان جناب عبد المطلب ، و مادرشان فاطمه بنت عمر و بن عائذ است . ابوطالب (صلى الله علیه و آله ) با عبد الله پدر پیامبر (صلى الله علیه و آله ) و زبیر بن عبد المطلب برادر ابوینى بودند، یعنى از طرف پدر و مادر یکى بودند و سایر اولاد جناب عبد المطلب با این سه بزرگوار فقط از پدر یکى بودند.

ایمان حضرت ابوطالب (علیه السلام )

مجلسى (رحمه الله ) مى فرماید: امامیه اتفاق دارند بر اسلام و ایمان جناب ابوطالب (علیه السلام ) به پیامبر (صلى الله علیه و آله ) و اینکه هیچ گاه عبادت بتى نکرده است . بلکه ابوطالب (علیه السلام ) یکى از اوصیاء حضرت ابراهیم (علیه السلام ) است و امر اسلام و ایمان او در شیعه مشهور است و علماى شیعه کتابها در ایمان آن بزرگوار تاءلیف کرده اند.
صدوق (علیه السلام ) مى فرماید: در حدیث آمده که جناب عبد المطلب (علیه السلام ) حجت الهى و جناب ابوطالب (علیه السلام ) وصى ایشان بوده است . طبق روایت و دایع انبیاء، عصاى حضرت موسى (علیه السلام ) و انگشتر حضرت سلیمان (علیه السلام ) و... توسط عبد المطلب (علیه السلام ) به ابوطالب سپرده شد که ایشان آنها را به خاتم الانبیاء (صلى الله علیه و آله ) سپردند.
ابن اثیر جزرى شافعى مى گوید: اهل بیت (علیهم السلام ) بر ایمان ابو طالب (علیه السلام ) اجماع دارند اجماع اهل بیت (علیهم السلام ) حجت است4 .
کتب زیادى در ایمان حضرت ابوطالب (علیه السلام ) تاءلیف شده که اولین آنها در سال 630 ه‍ نوشته شده است . از آن زمان تاکنون کتبى به زبانهاى مختلف در ایمان ، عظمت و بزرگى آن بزرگوار تاءلیف و چاپ شدهاست که بر اهل تحقیق پوشیده نیست5 .
حضرت رضا (علیه السلام ) مى فرمایند: ((کسى که معتقد باشد ابوطالب (علیه السلام ) با حالت کفر از دنیا رفته ، کافر است )).
اشعار حضرت ابوطالب (علیه السلام ) در حمایت از پیامبر (صلى الله علیه و آله )، اشعار منسوب به امیر المؤ منین (علیه السلام ) هنگام رحلت ابوطالب (علیه السلام ) و کلمات آن بزرگوار به قریش در مسجد الحرام هنگام قصد سوء قریش نسبت به پیامبر (صلى الله علیه و آله )، و کلمات آن حضرت هنگام رحلت ، کلمات آن حضرت در طلب باران همه دلالت دارد بر اینکه داراى ایمانى منحصر بفرد بوده است که در روایات تشبیه به ایمان اصحاب کهف شده است . بعضى از ابیات امیر المؤ منین (علیه السلام ) در مرثیه آن بزرگوار نیز دلالت بر افضیلت آن بزرگوار بر حمزه دارد.
اصبغ بن نباته مى گوید: امیرالمومنین (علیه السلام ) فرمود: ((بخدا قسم هرگز پدرم و جدم عبدالمطلب و هاشم و عبد مناف عبادت بت نکرده اند)). گفتند: پس چه را عبادت مى کردند؟فرمودند: به سوى کعبه نماز مى خواندند و بر دین ابراهیم و به آن متمسک بودند.
ابن ابى الحدید در ضمن اشعارى مى گوید: اگر ابوطالب و پسرش نبودند، از دین اثرى نبود که اینچنین استوار شود. ابواطالب در مکه از پیامبر صلى الله علیه و آله ) حمایت کرد و پسرش در مدینه بى دریغ از پیامبر (صلى الله علیه و آله ) حمایت و دفاع مى نمود6.

پیامبر (صلى الله علیه و آله ) در وفات ابوطالب (صلى الله علیه و آله )

هنگامى که حضرت امیرالمومنین (علیه السلام ) خبر وفات ابوطالب (علیه السلام ) را به پیامبر (صلى الله علیه و آله ) داد، آن حضرت به شدت ملول و محزون شدند و فرمودند: ((یا على برو و او را غسل و حنوط و کفن کن و چون بر روى سریر نهادى به من خبر بده )). هنگامى که آن حضرت دستورات پیامبر (صلى الله علیه و آله ) را انجام داد و پدر بزرگوار را بر روى سریر گذاشت ، پیامبر (صلى الله علیه و آله ) خودشان تشریف آوردند و چون نظر مبارکشان بر نعش عموى بزرگوار شان افتاد، رقت و حزن به آن حضرت دست داد و فرمودند: ((اى عمو، صله رحم و مهربانى کردى و جزاى خیر دیدى .اى عمو، در کوچکى مرا کفالت کردى و در بزرگى مرا نصرت و حمایت نمودى .))
بعد به مردم رو کردند و فرمودند: ((سوگند به خدا که اذن شفاعت مى دهم در روز قیامت به عمویم که جن و انس از آن شفاعت تعجب کنند)). با رحلت ابوطالب (علیه السلام ) جبرئیل نازل شده به پیامبر (صلى الله علیه و آله ) عرض کرد: ((یاور تو از دنیا رفت ، هجرت کن7 )).
امیرالمومنین (علیه السلام ) در زمان حیات خود نائب مى گرفت که براى عبدالله و آمنه و ابوطالب (علیه السلام ) حج انجام دهند، و هنگام شهادت به اولاد خود وصیت فرمودند مکه نایب براى حج از طرف آن بزرگواران بگیرند8.




1. منخب التواریخ : ص 43. بحار الانوار: ج 19 ص 24. فیض العلام : ص 326. قلائد النحور: ج رجب ، ص 284. مصباح المتهجد: ص 749.
2. منتخب التواریخ : ص 80. وقایع الایام : ج 1 ص 303، از بحار الانوار.
3. نفائح العلام : ص 158. اسد الغابه : ج 1 ص 19. قلائد النحور: ج رجب ، ص 284. منتخب التواریخ : ص 43. احقاق الحق : ج 29 ص 614.
4. منتخب التواریخ : ص 113 - 114. وقایع الایام : ج 1 ص 286 - 306. شرح ابن ابى الحدید: ج 14 ص 66 - 85.
5. قلائد النحور: ج رجب ص 284، 289، 314، 317، 318، 322.
6. شرح ابن ابى الحدید: ج 14، ص 85. و وقایع الایام : ج 1 ص 289 مى گوید: به گفته سیوطى احادیثى که جسارت به آن بزرگوار کرده اند، از موضوعات زمان معاویه و غیر آن است ، براى شادى شجره ملعونه بنى امیه ، و منجمله از راویان آن مغیره بن شعبه است که در عداوت و دشمنى با بنى هام شهره آفاق است .
7. بحارالانوار: ج 19 ص 69.
8. وقایع الایام : ج 1 ص 303.






موضوع مطلب : وفات حضرت ابوطالب، نسب ایوطالب، ایمان ابوطالب، پیامبر، بهشت بهشت

          
پنج شنبه 92 خرداد 16 :: 4:52 عصر

دستگیری امام قدس سره و قیام خونین 15 خرداد

هم زمان با دستگیری رهبر نهضت اسلامی و بسیاری از علما و وعاظ و شخصیت های ذی نفوذ در قم، تهران و شهرستان ها، زمینه ی یک سرکوب وحشیانه و خونین توسط ایادی دژخیم فراهم شد.

اجتماعات و تظاهرات مردمی زنان و مردان در اعتراض به بازداشت امام در قم، تهران و برخی دیگر از شهرستان ها، با هجوم نیروهای مسلح، به خاک و خون کشیده شد. دانشگاه تهران با تانک و مسلسل و افراد مسلح به محاصره درآمد.

سیل خروشان کشاورزان غیور و کفن پوش ورامین، دهقانان کَن? و مردم جمارانبه سوی تهران سرازیر شدند؛ و انبوه جمعیت، اعم از بازاریان، بارفروشان، دانشگاهیان، و اقشار مختلف مردم، با غریو رعد آسای «یا مرگ یا خمینی»و «مرگ بر شاه» تهران را به لرزه درآورند.       

شاه در برابر قیام قهرآلود ملت، با رگبار مسلسل به جنگ ملت آمد؛ و توسط نیروهای تحت فرمان خود، تظاهرکنندگان را با وضع فجیعی که قلم از توصیف آن عاجز است، قتل عام کرد و تهران را در 15 خرداد 1342 به حمام خون تبدیل ساخت.

هم زمان با قتل عام مردم مبارز در تهران، کشتارهای فجیعی در قم، شیراز، مشهد، تبریز و دیگر شهرستانها، توسط دژخیمان رژیم به وقوع پیوست و برای ادامه ی سیاست سرکوب با وجود سانسور شدید، خبرهای مربوط به دستگیری رهبر نهضت اسلامی ایران و قیام 15 خرداد و کشتارهای قم، تهران، مشهد و سایر شهرستانها، در مدت کوتاهی در سراسر کشور پخش شد و موجی از خشم و نفرت علیه شاه  به راه افتاد. خبرگزاریها نیز بازتاب گسترده ی قیام مردم را، در حمایت از رهبر نهضت و واکنش شخصیت های سیاسی، علمی و مذهبی اعتراض به دستگیری امام و کشتار مردم بی گناه به سراسر جهان مخابره کردند، که یکی از آنها اعلامیه ی اعتراض آمیزِ شیخ محمد شلتوت، مفتی و رئیس دانشگاه الأزهر مصر بود، که شش روز بعد از دستگیری امام و فاجعه ی خونین 15 خرداد صادر شد؛ در این اعلامیه دستگیری علما و اهانت به ساحت مقدس آنان، به عنوان داغ ننگی بر پیشانی بشریت معرفی گردید؛ وی طی تلگرافی خطاب به شاه خواست از تجاوز به حریم روحانیت و علمای اسلام که پاسداران قوانین الهی هستند، خودداری کند و علمای بازداشت شده را هر چه زودتر آزاد سازد.  

حوزه های علمیه ی نجف اشرف، کربلا و کاظمین نیز به محض دریافت خبر بازداشت امام و کشتار 15 خرداد به پا خاستند و با تشکیل اجتماعات و طی تلگراف هایی به سلاطین و رؤسای جمهوری کشورهای اسلامی و سازمان های بین المللی، حمایت خود را از امام ، و تنفر خویش را نسبت به اعمال وحشیانه ی رژیم و جمعی از علما در تهران و شهرستانها، هر کدام به گونه ای حمایت خود را ابراز کردند و خواستار آزادی حضرت امام شدند.

اعتصاب سراسری تهران، در 21 خرداد به مناسبت هفتم فاجعه ی خونین فیضیه ضربه ای بود که رژیم را درمانده تر کرد؛ مهاجرت مراجع قم و مشهد، علمای سرشناس شهرستان ها به تهران موجب شد که رژیم تن به سیاست آرام سازی و تشنج زدایی دهد و با آزاد نمودن امام« قدس سره»، خشم ها را فرونشاند.

11 مرداد ماه 1342 امام را نمایشی آزاد و در مدت کوتاهی این آزادی تبدیل به حصر گردید؛ رژیم از ترس سیل خروشان جمیعت که برای دیدار امام می شتافتند، نخست وی را از زندان پادگان عشرت آباد به داودیه و از آنجا به قیطریه انتقال داد؛ بدین ترتیب امام قدس سره در یک منزل شخصی که افتخاراً در اختیار ایشان گذاشته شده بود، تحت نظر و مراقبت شدید مأموران قرار گرفت. گرچه مردم با اطلاع از وضع امام آرامش خاطری یافتند، اما اقامت مراجع قم و مشهد و علمای شهرستان ها در تهران تا مدتی ادامه یافت.     

سرانجام، رژیم، هر کدام از آنان را به گونه ای مجبور به مراجعت کرد. علی رغم این شرایط، فریبکاری رژیم، مانع از تداوم نهضت و ضربات ناشی از آن نگردید.

یکی از آثار ادامه ی حصر امام، تشکیل گروه های زیرزمین در قم، تهران و شهرستان ها بود که، گاه با نام های جبهه ی مسلمانان آزاد، جمعیت های مؤتلفه ی اسلامی، مجمع روحانیون مجاهد و گاه بدون نام، مانند تشکیلات سری اصفهان، شیراز، قزوین، گاه نیز به صورت نشریه های انقلابی مانند، بعثت و فریاد خودنمایی می کرد.

از تعداد شهدای 15 خرداد آمار صحیحی در دست نیست. اما تعداد آنها را رقمی بین 5 تا 15 هزار نفر، تخمین زده اند. در تهران و قم و سایر شهرها دولت به دستگیری و محاکمه ی روحانیان و مردم ادامه داد. زندان ها از اقشار گوناگون مردم، پر شد و عده ای نیز محاکمه و اعدام شدند.

جریان 15 خرداد ظاهراً به نفع شاه تمام شد و امام تبعید و تاریکی خفقان حاکم شد؛ اما در واقع 15 سال بعد شاه را از این مملکت بیرون کرد و با رفتن او بار دیگر، خورشید پر تشعشع اسلام طلوع کرد و مملکت را از ظلم و ستم رهانید.

یاد و خاطره شهدای 15 خرداد برای همه ی تاریخ گرامی باد.

منبع: سایت تبیان




موضوع مطلب : دستگیری امام خمینی، 15 خرداد، بهشت بهشتیان.

          
سه شنبه 92 خرداد 14 :: 11:0 عصر
<   1   2   3   4   5   >>   >   
پیوندها
لوگو

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 7
  • بازدید دیروز: 29
  • کل بازدیدها: 1103976
امکانات جانبی