سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بهشت بهشتیان
صفحه نخست        عناوین مطالب          نقشه سایت              ATOM            طراح قالب
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من

 

وقایع این روز:

_ حکمین در صفین1

صبح دوازدهم یا سیزدهم2 ماه صفر سال 38 ه، لشکرامیرالمومنین «علیه السلام» مهیای جنگ شدند،اما عمروعاص حیله نمودو دستور داد تا قرآنها را بر سر نیزه کنند. صفوف جلو لشکر کفر ورقهایی از قرآن و در دیگر صفوف هرکس هر چه داشت بر سر نیزه کرد!! و فریاد می زدند « لاحکم الا لله »! منافقین مانند اشعث بن قیس ، با تضعیف روحیه لشکر حضرت آنان را به اختیار حکمین تر غیب کردند. هر چه امیرالمومنین «علیه السلام» فرمودند که این نیرنگ است، و من کلام الله ناطق هستم نتیجه نداد. سر انجام قرار بر این شد که هر لشکر حکمی از جانب خود معین کند تا حکم ایشان را هر دو طرف بپذیرند.

معاویه عمروعاص را معرفی کرد و امیرالمومنین «علیه السلام» فرمود: « اگر ناچار هستیم، عبدالله بن عباس ، والا مالک اشتر نخعی حکم باشد ».

اشعث و جماعت قراء و حافظین که بعداً جزء خوارج شدند را ضی به هیچکدام از این دو نشدند و گفتند: «فقط عبدالله بن قیس یعنی ابوموسی اشعری».نفاق منافقین نتیجه داد و ابوموسی و عمروعاص در « دومة الجندل » - که قلعه ای است بین مدینه و شام – جمع شدند، و با توجه به عداوتی که هر دو نسبت به بنی هاشم خصوصا حضرت امیرالمومنین «علیه السلام» داشتند و با مکر و حیله عمروعاص، حضرت را به ظاهر عزل نمودند. ابوموسی از جمله منافقینی بود که در شب عقبه (بعد از غدیر) قصد قتل پیامبر«صلی الله علیه و آله» را داشتند.3

بدین ترتیب فردای آن روز در بین جمعیت ابوموسی به عمرو گفت: تو معاویه را از امارت خلع کن ، تا من هم علی بن ابی طالب «علیه السلام» را خلع نمایم.عمروعاص گفت: من هرگز بر تو کهعامل ابوبکر و عمر بوده ای و در ایمان و هجرت بر من تقدم داشته ای ، سبقت نمی گیرم! ابن عباس گفت:ابوموسی! پسر نابغه تو را فریب ندهد،ولی او به گفته ابن عباس گوش نداد و ایستاد و انگشتر را از دست بیرون کرد و گفت: من علی و معاویه را از خلافت عزل نمودم و ساکت شد.

عمروعاص ملعون ایستاد و گفت: « مردم شنیدید که ابوموسی، علی را از خلافت عزل کرد. من هم او را از خلافت عزل نموده و آن را برای معاویة بن ابی سفیان ثابت می نمایم که او سزاوار تر است، و من بعنوان منصوب کردن معاویه انگشتر به دست می کنم »!

حکمین برای عوام فریبی فحش و دشنام بسیاری به یکدیگر دادند و دست به گریبان یکدیگر شدند و شریح قاضی تازیانه ای بر سر عمروعاص زد. ابوموسی از ترس اصحاب حضرت امیرالمومنین «علیه السلام» به مکه پناهنده شد.همه این مطالب در حالی بود که پیامبر «صلی الله علیه وآله» در غزوه دومةالجندل ابوموسی را از این کار خبر دادند و فرمودند: «حکمین در دومة الجندل گمراهند و گمراه می کنند کسانی را که از آنها تبعیت کنند ».4

امیر المومنین «علیه السلام» پس از این واقعه در قنوت نوافل، ابوموسی و سه نفر دیگر را این گونه لعن می فرمود: « اللهم العن معاویة و عمرا و اباالاعور السلمی و اباموسی الاشعری »5.


1-قلائد النحور: ج محرم و صفر ، ص 385.

2- مستدرک سفینة البحار : ج 6،ص 294.

3- شرح ابن ابی الحدید : ج 13، ص 314،315.

4- منتخب التواریخ:ص167. تتمة المنتهی: ص30-31. شرح ابن ابی الحدید: ج13،ص315.

5-شرح ابن ابی الحدید : ج 13،ص 315.

 




موضوع مطلب : ماه صفر، دوازدهم صفر، جنگ صفین، حکمین در صفین، عمروعاص، ابوموسی

          
پنج شنبه 91 دی 7 :: 9:44 صبح

پیوندها
لوگو

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 20
  • بازدید دیروز: 28
  • کل بازدیدها: 1102738
امکانات جانبی