مختصری در رابطه با دوران شیرخوارگی و طفولیت پیامبر اکرم «صلّی الله علیه و آله»:
پیامبر اکرم محمد مصطفی ـ صلّی الله علیه و آله ـ در روز جمعه 17 ربیع الاوّل سال عام الفیل(570 میلادی) از وجود مادری مهربان بنام «آمنه» به دنیا آمد و پدر بزرگوارش عبدالله بود که قبل از ولادت فرزندش در بازگشت از سفر تجارتی شام در یثرب مریض شد و در آنجا از دنیا رفت.(1)
بعد از تولّد آن حضرت سرپرستی وی را عبدالمطلب جد بزرگوارش به عهده گرفت. محمد(ص) تنها 3 روز از مادر خود شیر خورد و پس از آن تا چهار ماه از کنیز ابولهب به نام «ثویبه»، که قبل از آن حمزه عموی پیامبر را نیز شیر داده بود، شیر خورد. رسم اشراف و بزرگان عرب این بود که فرزندان خود را به دایه ها، که از قبائل بیابان نشین بودند، می سپردند تا کودکانشان از فضای آلوده یکجانشینی خصوصا در مکه که محل رفت و آمد حاجیان بود دور نگه دارند و در هوای سالم صحرا پرورش یابند ضمن آنکه با زبان عربی فصیح، که در زندگی صحرانشینی خود از نفوذ لغات و لهجه های غیر فصیح مصون بود، آشنا شوند. بعد از چهار ماه که از تولّد محمد(ص) سپری شده بود دایگان قبیلة بنی سعد به مکّه آمدند در این میان «حلیمه» دختر ابی ذویب تنها زنی بود که محمد(ص) از او شیر خورد. عبدالمطلب وقتی با حلیمه و نام قبیله او آشنا شد از این اتفاق خوشحال گردید و گفت: آفرین آفرین دو خوی پسندیده و دو خصلت شایسته، یکی سعادت و دیگری بردباری در تو وجود دارد.
حلیمه دایة مهربان پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ پنج سال از وی محافظت کرد، و در تربیت و پرورش او کوشید در طی این مدت زبان عربی فصیح را آموخت، که بعدها آن حضرت به این افتخار می کرد. سپس «حلیمه» او را به مکه آورد و از این پس محمد(ص) در کنار مادر خود و تحت سرپرستی جد بزرگوارش قرار گرفت(2)، در شش سالگی آن حضرت همراه مادرش در اوّلین سفر بجهت زیارت قبر پدر و دیدار با خانواده مادری خود راه یثرب را در پیش گرفت اما در بازگشت از این سفر مادر خود را در محلی به نام «أبْواء» از دست داد. هنوز تلخی یتیمی در کام آن حضرت باقی بود و هشت بهار بیشتر از عمر شریفش نگذشته بود که سرپرست و جد بزرگوارش (عبدالمطلب) را نیز از دست داد.
عبدالمطلب در هنگام مرگ سرپرستی محمد را به ابوطالب که به نیکوکاری شهره بود، سپرد. ابوطالب هیچ وقت حمایت ها و دلسوزی های خود را از برادر زادة خود دریغ نکرد به طوری که هیچ وقت حاضر نبود او را غمگین ببیند. از این رو هنگامی که «ابوطالب» تصمیم گرفت در سفر تجاری خود به سوی شام محمد را در مکه بگذارد سیمای غمگین محمد(ص) طوفانی از احساسات در دل ابوطالب پدید آورد به گونه ای که ناچار شد محمّد ـ صلّی الله علیه و آله ـ را همراه خود ببرد.(3)
پاورقی:
1. سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ هشتم، ص154.
2. سیرة ابن هشام، بیروت، دارالکتاب العربی، ج1، ص167.
3. فروغ ابدیت، همان، ص172.
موضوع مطلب : پیامبر، دوران شیر خوارگی پیامبر، طفولیت پیامبر،ولادت پیامبر،بهشت