سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بهشت بهشتیان
صفحه نخست        عناوین مطالب          نقشه سایت              ATOM            طراح قالب
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من

ملاک و معیار دقیق تشخیص گناهان کبیره:

 

در مورد گناهان کبیره دو بحث وجود دارد:
1. ملاک و معیار در تشخیص گناهان کبیره از گناهان صغیره چیست؟
2. با توجّه به ملاک و معیار، از نظر مصداقی چه گناهانی جزء کبائر محسوب می‌شوند؟
امّا مطلب اوّل اینکه ملاک و معیار کبیره بودن گناه چیست؟ علاّمه طباطبایی در تفسیر المیزان، ذیل آیه شریفه 31 سورة نساء 9 قول را ذکر می‌کند که اهمّ آن اقوال عبارتند از:
1. معیار نهی الهی است: بر این اساس هر آنچه را که خداوند از انجام آن نهی کرده است، انجام آن عمل و مخالفت با نهی الهی، گناه کبیره شمرده می‌‌شود و برعکس اگر خداوند به انجام کاری امر نموده باشد، ترک آن گناه کبیره است، صاحب مجمع البیان می‌فرماید: همین قول مختار ما امامیّه است.(1)
2. معیار اعمال حسنه فرد است: یعنی اگر عقاب گناهی از ثواب‌هایی که مرتکب آن گناه دارد کمتر باشد، گناه صغیره محسوب می‌شود و اگر بیشتر باشد، آن گناه کبیره محسوب می‌شود. این نظریة معتزله است.
3. معیار استخفاف امر الهی است: بر این اساس صغیره و کبیره بودن، دو امر اعتباری است. به این بیان که اگر مرتکب گناه، عمل را از روی سبک شمردن امر الهی و با استهزای به دین و یا بی‌التفاتی و بی‌مبالاتی نسبت به آن انجام دهد، گناه کبیره محسوب می‌شود، ولی اگر گناه را نه به جهت استخفاف امر الهی، بلکه به جهت ضعف نفس و غلبة شهوت و غضب و یا ترس انجام داده باشد، جزو صغایر است.
4. معیار وعدة عذاب در قیامت است: بر اساس این معیار، هر گناهی که بر ارتکاب آن وعده عذاب الهی داده شده باشد، جزو کبائر است و الّا جزو کبائر نیست و مؤیّد این معیار دو روایت است. در کافی از امام صادق ـ علیه السّلام ـ نقل شده است:«گناه کبیره گناهی است که خداوند مرتکب آن را وعدة آتش داده است.» در حدیث دیگر از امام باقر ـ علیه السّلام ـ در من لا یحضره الفقیه و تفسیر عیاشی، آمده است:«کبیره گناهی است که خدای متعال مرتکب آن را تهدید به آتش کرده باشد.»
علاّمة طباطبایی در تفسیر المیزان سایر اقوال را با دلایل متقن ردّ می‌کند و صرفاً نظریة چهارم را می‌پذیرد و در چند مورد به پذیرش این نظریه اشاره می‌کند. و در ذیل مباحث روایی می‌فرماید: گناه کبیره گناهی است، که با لحن شدید از ارتکاب آن نهی شده و یا در نهی از آن اصرار صورت گرفته و یا بر ارتکاب آن وعدة آتش دوزخ داده شده است، حال چه این معنی از کتاب الهی استفاده شود و یا از سنّت و احادیث.
البته علاّمة طباطبایی تصریح می‌کند، این معیار ما منافات با آن معیار اصلی که عبارت از وعده بر عذاب الهی بود، ندارد. معیار همان است. منتهی تهدید به آتش گاهی بالصراحت فهمیده می‌شود و گاهی با اشاره. مثل جایی که لحن نهی شدید است.(2) بنابراین معیار کبیره بودن گناه از دیدگاه علاّمه طباطبایی روشن گردید.
مرحوم آیت الله دستغیب نیز همین معیار را پذیرفته است. لذا در ابتدای کتاب ارزشمند گناهان کبیره می‌گوید: گناه بر دو قسم است کبیره و صغیره، در این که مراد از کبیره چیست؟ اقوال مختلف است. قول جامع در این مسئله که موافق با تحقیق و تصویب نوع علمای اعلام و مراجع تقلید است، فرمایش سید یزدی در عروه است که می‌فرماید: برای تعیین گناه کبیره چهار راه وجود دارد:
1. گناهی که در قرآن و یا احادیث به کبیره بودن آن تصریح شده است.
2. گناهی که در قرآن و سنّت وعده آتش به ارتکاب آن رسیده باشد.
3. گناهی که در قرآن و یا سنّت از گناه مسلّم الکبیره بزرگتر شمرده شده باشد.
4. گناهی که از زمان ائمة معصومین ـ علیهم السّلام ـ نسلاً بعد نسلٍ بزرگ شمرده شده باشد.(3)
درست است راه شناخت گناه کبیره از یکی از این چهار طریق امکان پذیر است، اما معیار همان گونه که در روایات آمده است وعده به آتش دوزخ است، و سایر راهها بر همان معیار برمی‌گردد.
امّا مقام دوم: یعنی مقام تطبیق معیار کلّی، و اینکه این معیار بر چه گناهانی صادق است و چه گناهانی بر اساس آن معیار جزء کبائر است؟ این یک بحث مصداقی است. مرحوم شهید دستغیب در کتاب گناهان کبیره، مصادق آن معیار کلّی را تعیین کرده است. و کار عمدة ایشان در کتاب گناهان کبیره همین است و انصافاً کار بسیار خوب و مهمّی است و ایشان به طور کلّی در چهار بخش آورده است:
1. گناهان کبیره‌ای که تصریح به کبیره بودن آنها شده است. در این قسمت چهل گناه را ذکر کرده است.
2. گناهان کبیره‌ای که وعده به عذاب داده شده است. در این بخش پانزده گناه را می‌آورد.
3. گناهانی که از طریق بزرگ بودن آنها از کبائر مسلّم، ثابت شده است. سه گناه را ذکر کرده است.
4. گناهانی که از طریق سیرة مسلمین، از زمان ائمة معصومین ـ علیهم السّلام ـ تا کنون به اثبات رسیده و 5 گناه است.
در مجموع ایشان شصت و سه گناه را به عنوان مصادیق کبائر آورده است.

 


 

پاورقی:

1. طبری، فضل بن حسن، مجمع البیان، بیروت، مؤسسة الاعلمی، 1415 ق، ج5، ص70.
2. طباطبایی، سید محمّد حسین، تفسیر المیزان، تهران، دار الکتب اسلامیه، چاپ پنجم، 1372، ج4، ص345 ـ 355.
3. دستغیب، عبدالحسین، گناهان کبیره، تهران، انتشارات جهان، چاپ ششم، بی‌تا، ج1، ص 26 ـ 28.

 




موضوع مطلب : گناه، گناه کبیره، ملاک و معیار گناه،مصداق گناه کبیره،کبائر،بهشت

          
دوشنبه 91 دی 18 :: 11:39 صبح

پیوندها
لوگو

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 146
  • بازدید دیروز: 12
  • کل بازدیدها: 1107694
امکانات جانبی