سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بهشت بهشتیان
صفحه نخست        عناوین مطالب          نقشه سایت              ATOM            طراح قالب
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من

وقایع این روز :

_ وفات جناب عبدالمطلب علیه السلام1

در هشتمین سال ولادت پیامبر (صلى الله علیه و آله ) حضرت عبد المطلب از دنیا رفت2. لازم به ذکر است که بنابر فرمایش علامه مجلسى در مرآه العقول ، 8 سال و 2 ماه و 10 روز از سن مبارک رسول الله (صلى الله علیه و آله ) گذشته بود که عبد المطلب (علیه السلام ) از دنیا رفت ، اگر سال قمرى باشد روز رحلت 27 جمادى الاولى است و اگر مراد سال شمسى باشد تقریبا 27 شعبان مى شود3. قول دیگر در وفات آن حضرت روز دهم ربیع الاول است .



1. العدد القویه : ص 127.
2. مصباح المتهجد: ص 5. منتخ التواریخ : ص 5. قلائد النحور: ج ربیع الاول ، ص 67.
3. منتخب التواریخ : ص 43.




موضوع مطلب : وقایع بیست و هفتم جمادی الاولی، وفات جناب عبدالمطلب، بهشت بهشتیان.

          
یکشنبه 92 فروردین 18 :: 9:21 عصر

جایگاه شهداء از دیدگاه قرآن و حدیث :

مقدمه:
در فرهنگ قرآن از شهادت و شهید، بیشتر با واژه هایی مانند: ... قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ ...(1) سخن به میان آمده است، و در روایات از واژه ی «قتل فی سبیل الله» و واژه ی «شهادة» به یک میزان استفاده شده است.
حقّ تعالی در قرآن کریم «تمنّی موت» را نشانه ای صادق برای اولیای خود می داند که مدّعیان دوستی با حقّ تعالی را می توان با آن محک زد: قُلْ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ هَادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِیَاءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ(2) ای رسول ما، یهودان را بگو: ای جماعت یهود! اگر می پندارید که شما به حقیقت دوستداران خدایید نه مردمِ دیگر، پس تمنّای مرگ کنید، اگر راست می گویید (که علامت دوستان خدا آرزوی مرگ و شوق تعالی خداست).
بنابراین «شهید» یعنی مجاهدی که با بینش عمیق از تعلّقات دنیا دست شسته و به استقبال مرگ می شتابد و با دو دست خود، جان را به پروردگار خود تقدیم می کند، از منظر قرآن، مصداق کامل «ولیّ الله» اوست که در «تمنّی موت» صادق می باشد.

شهادت

مرگ شرافتمندانه ـ امیر مؤمنان ـ علیه السّلام ـ می فرماید: « انّ اکرم الموت القتل. کریمانه ترین مرگ، مرگی است که در میدان نبرد و با چهره ی سرخ، نصیب شود».(3) اگر انسان را از مرگ گریزی نیست: أَیْنَمَا تَکُونُوا یُدْرِکُکُمُ الْمَوْتُ ....(4) و هر نَفْسی، روزی طعم مرگ را خواهد چشید: کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ...(5) پس چه بهتر آن که با مرگ شرافتمندانه بمیرد، نه با بیماری.

بینش شهید

شهید، لقای الهی را وطن خود می داند و قصدش رسیدن به کمال انسانی است. این را می توان از پیام حضرت سید الشهداء ـ علیه السّلام ـ به مشتاقان سعادت در رکابشان فهمید که می فرماید: « من کان فینا باذلاَ مهجته موطّناً علی لقاء الله نفسه فلیرحل معنا فانی راحل مصبحا ان شاء الله(6). هر کسی که خون خود را، به قصد لقای الهی بذل می کند، همراه ما بیاید که اگر خدا بخواهد، صبح حرکت می کنم».
در فضیلت شهید و شهادت همین بس که سیّد شهیدان و امام جان بر کفان، حضرت اباعبدالله الحسین(ع) شهادت را تفسیر فرموده و خود نیز قافله سالار شهیدان می شوند.

انگیزه ی شهید در بذل جان خود

شهید، خون خود را در راه خدا بذل می نماید تا چراغ راه بندگی خدا شود و بندگان را از جهالتِ علمی، نجات دهد. در زیارت اربعین سید الشهداء، انگیزة شهادت حضرت این گونه ترسیم شده است: «و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهالة و حیرة الضلالة».(7)

اثر شهادت در جامعه

شهیدان مورد تجلیل اولیاء هستند و آرامگاه آنان، مهد پرورش انسان های وارسته است. در زیارت وارث به شهیدان سلام می دهیم و به پاکی آنان و نیز طهارت آرامگاه آنان اذعان می کنیم. «طبتم و طابت الارض التی فیها دفنتم».(8) ذات اقدس الهی در قرآن کریم می فرماید: وَالْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ ..(9) زمین پاک به اذن پروردگارش میوة خوب به بار می آورد.
طبق بیان امامان معصوم ـ علیهم السّلام ـ که به استناد همین آیه فرمودند: « زمینه پاک، میوه ی پاک می دهد»، سرزمینی که شهیدان را در خود جای داده، زمینه ی پرورش انسان های پاک است که آرزو دارند ای کاش با شهیدان می بودند و به فوز شهادت نائل می آمدند: « یا لیتنی کنت مَعَکم فافوز معکم».(10) ثمرة دیگر مجاهدت شهید، رفع فتنه از روی زمین و فراگیر شدن دین حق در سراسر گیتی است: وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّی لا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَیَکُونَ الدِّینُ ...(11) با کافران جهاد کنید تا فتنه و فساد از روی زمین بر طرف شود و همه را آئین دین خدا باشد.(12)

نیل به شهادت در مناجات های ائمّه دین

حضرت علی ـ علیه السّلام ـ از خداوند سبحان، منزلت شهیدان و زندگی با سعادتمندان و همنشینی با انبیاء را طلب نموده است.
هم چنین حضرت سید الساجدین ـ علیه السّلام ـ در دعای اوّل صحیفه، خداوند را به حمدی می ستاید که به واسطه ی آن به سعادت باز یابد و در زمره ی اولیای سعادتمند محسوب گردد و در صف شهیدان با شمشیر دشمنان خدا درآید.

گوشه ای از پاداش الهی به شهیدان در نشأه ی دنیا و برزخ و قیامت

1. حقّ تعالی عهده دار حفظ آبروی شهید است: خداوند در قرآن، مردم را از پندارِ مرده بودنِ شهیدان و نیز از به زبان آوردن چنین سخنی نهی می کند و می فرماید: که نه تنها نگویید، بلکه خیالش را هم به خود راه ندهید که شهید به پایان خط رسید و از دنیا رفت، بلکه شهداء زنده اند و نزد پروردگارشان متنعّم اند.
وَلا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاءٌ ..(13) و آن کسی را که در راه خدا کشته شده مرده نخوانید بلکه او زنده ی ابدی است، وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ ...(14) البته نپندارید که شهیدان راه خدا مرده اند، بلکه زنده به حیات ابدی شدند.
2. حیات برزخی شهید: منطق قرآن کریم، این است که شهید به محض شهادت، به حیات پاک در پیشگاه پروردگار راه می یابد: گرچه به اتفاق بزرگان تفسیر این آیه، حیات برزخی است،(15) لکن تنعّمات شهید به برزخ منحصر نمی شود، بلکه حقیقت حیاتِ عند الرّبی شهید، در قیامت بروز و ظهور می کند.
3. غذای شهید: ... بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ اگر کسی عندالله بود، مانند فرشته زندگی می کند. امیر مؤمنان ـ علیه السّلام ـ فرمود: «سبحان الله، غذای فرشته است» چون او تن مادّی ندارد تا غذای مادّی و طبیعی طلب کند. اگر کسی فرا طبیعی شد، غذای فرا طبیعی می خواهد. بدن با نان و گوشت تغذیه می کند، امّا جان مجرّد با علم و معارف. فرشته ها با علم و اندیشه و تحمید و تسبیح و تکبیر و تهلیل، تغذیه می کنند. شهیدان نیز با این امور زنده اند و نزد خدا روزی می خورند. چون بدنِ آنها متناسب با نشأة آخرت است.
4. مقامِ استبشار شهید از حقّ تعالی: استشبار یعنی انتظار شنیدن خبر مسرت بخش. شهید، مرتّب از حق تعالی استشبار می کند، خداوند هم به آنها بشارت می دهد که کدام گروه رسیدند و کدام دسته در راهند. ... وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلا خَوْفٌ ...(16)
5. از آیات (4، 5 و 6 سوره ی محمّد) پنج فضیلت و لطف الهی برای شهید، استفاده می شود:
الف: حقّ تعالی وعده داد که اعمال صالحی که شهید در راه خدا انجام داده است، باطل نمی شود.
ب: حق تعالی شهید را به منزل های سعادت و کرامت هدایت می کند.
ج: مغفرت الهی از گناهان شهید موجب اصلاح حال او و آمادگی برای ورود به بهشت می شود.
د: شهید را با احترام به بهشت وارد می کنند.
هـ : پیش از ورود به بهشت در چند منزل، به شهید بشارت ورود به بهشت می دهند. یکی موقع قبض روح شهید و دیگر در قبر و سوم در منزل قیامت.(17)
6. شهادت هدیه ی کرامت الهی است: حضرت سید الساجدین ـ علیه السّلام ـ در مجلس ابن زیاد فرمود: «ان القتل لنا عادة و کرامتنا الشهادة(18). شهادت در راه خدا عادت ما و کرامتی است از جانب ما».
هم چنین در نصوص امامت در کتاب کافی، حقّ تعالی سید الشهداء را این گونه معرفی می فرماید: «و اکرْمتُه بالشهادة و ختمتُ له بالسعادة.»(19)
7. حق تعالی مشتری جان شهید است: قرآن کریم، می فرماید: «خدا جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده، آنها که در راه خدا جهاد می کنند، دشمنان دین را به قتل می رسانند و یا خود کشته شوند، این وعدة یقینی است بر خدا و عهدی است که در (سه دفتر آسمانی) تورات و انجیل و قرآن کریم، یاد فرموده و از خدا با وفاتر به عهد، چه کسی است؟ ای اهل ایمان شما به خود در این معامله بشارت دهید.» (20)
8. شهادت فوز عظیم است: از منظر الهی، شهادت، فوز عظیم خوانده شده و آن چه را حقّ تعالی به عظمت یاد کند، در حقیقت عظیم است: ... وَذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ(21)
9. رزق شهید، نیکوست و حقّ تعالی برای شهید «خیرالرازقین» است: «و آنان که در راه رضای خدا از وطن خود هجرت گزیده و در این راه کشته شدند یا مرگ شان فرا رسید، البته خدا رزق و روزی نیکوئی نصیبشان می گرداند که همانا خداوند بهترین رزق و روزی بخشنده است.» (22)
10. حقّ تعالی شهید را به جایگاهی که مورد رضایت شهید است وارد می کند: لید خلنّهم مدخلا یرضونه(23)
11. شهید محبوب حقّ تعالی است: إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ ...(24)
12. شهید، برترین خلایق پس از انبیاء و اوصیاء است: امیر مؤمنان علی ـ علیه السّلام ـ فرمودند: «برترین خلق در روز قیامت پیامبران و پس از آنان اوصیای آنان و پس از آنان شهداء، برترین خلایق اند.» (25)

 


1. محمّد: 47:4.
2. جمعه: 62:6.
3. نهج البلاغه، خطبة 123.
4. نساء: 4:78.
5. عنکبوت: 29:57.
6. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج44، ص366.
7. قمی، عباس، مفاتیح الجنان، زیارت اربعین.
8. همان، زیارت وارث.
9. اعراف: 7:59.
10. مفاتیح الجنان، همان، زیارت وارث.
11. بقره: 2:193.
12. جوادی آملی، عبدالله، شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی، قم: اسراء، ص209.
13. بقره: 2:154.
14. آل عمران: 3:169.
15. طباطبایی، سیّد محمّد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج1، ص348، نرم افزار جامع تفاسیر نور.
16. آل عمران: 3:170.
17. المیزان فی تفسیر القرآن، همان، ج18، ص227، نرم افزار جامع تفاسیر نور.
18. سید بن طاووس، الملهوف علی قتلی الطفوف، قم، نشر اسوه، ص202.
19. کلینی، محمّد بن یعقوب، اصول کافی، قم: اسوه، ج1، ص603.
20. توبه: 9:111.
21. توبه: 9:111.
22. حج: 22:58.
23. حج: 22:59.
24. صف: 61:4.
25. اصول کافی، همان، ج1 ص512.




موضوع مطلب :

          
پنج شنبه 92 فروردین 8 :: 10:48 عصر

وقایع این روز:

_شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

شهادت مظلومانه و جانگداز حضرت امام الائمه النجباء صدیقه کبرى فاطمه زهرا (علیها السلام ) در مدینه 75 روز پس از رحلت پیامبر (صلى الله علیه و آله ) واقع شده است 1. اقوال دیگر درباره شهادت حضرت در سوم جمادى الثانیه خواهد آمد.
در شب چهاردهم ، امیر المؤ منین (علیه السلام ) به همراه جمعى قلیل از گلهاى سر سبد اصحاب ، بدن مطهر صدیقه کبرى (علیها السلام ) را به خاک سپردند.
به سند صحیح از حضرت صادق (علیه السلام ) روایت شده است که حضرت فاطمه (علیها السلام )، 75 روز بعد از پیامبر (صلى الله علیه و آله ) زنده بود. بنابر مشهور که وفات آن حضرت در 28 صفر باشد، شهادت حضرت صدیقه (علیها السلام ) در 13 یا 14 یا 15 جمادى الاولى مى شود در این سه روز زیارت آن حضرت مناسب است 2.



1. زاد المعاد: ص 374. فیض العلام : ص 246. بحار الانوار: ج 22 ص 545.
2. فیض العلام : ص 248.




موضوع مطلب : وقایع سیزدهم جمادی الاولی، شهادت حضرت زهرا، بهشت بهشتیان،.

          
یکشنبه 92 فروردین 4 :: 9:0 عصر

وقایع این روز :

1-جنگ جمل

در سال 36 ه‍ در چنین روزى ، جنگ جمل اتفاق افتاد1 و بصره فتح شد و نزول نصر از خداوند کریم بر امیر المؤ منین (علیه السلام ) واقع شد2. کفعمى (رحمه الله ) 15 این ماه را روز جنگ جمل مى داند3.
ابتداى این واقعه از آنجا شروع شد که بعد از بیعت مردم با امیر المؤ منین (علیه السلام )، طلحه و زبیر به بهانه عمره از مدینه خارج شدند و به عایشه پیوستند. عبد الله بن عامر که قبلا عامل عثمان در بصره بود و از طرف امیر المؤ منین (علیه السلام ) عزل شده بود، به مکه آمد و شترى که دویست دینار خریده بود براى عایشه آورد و به طرف بصره حرکت کردند تا به این شهر رسیدند. پس از ورود، به خانه عثمان بن حنیف عامل امیر المؤ منین (علیه السلام ) ریختند و او را اسیر کردند و بسیار کتک زدند.
امیر المؤ منین (علیه السلام ) براى مقابله با آنها به طرف بصره حرکت فرمودند. در این جنگ همراه امیر المؤ منین (علیه السلام )، امام حسن و امام حسین (علیه السلام )، و همچنین محمد حنفیه و عبد الله بن جعفر و اولاد عقیل و عده اى از جوانان بنى هاشم همراه با عمار و ابوایوب انصارى و عده اى از مهاجر و انصار بودند. 80 نفر از اصحاب بدر، 250 نفر از کسانى که با پیامبر (صلى الله علیه و آله ) در بیعت شجره شرکت کرده بودند و 1500 نفر از سایر اصحاب پیامبر (صلى الله علیه و آله ) شرکت کردند4.
مسلم مجاشعى را همراه با قرآنى فرستادند که بصریان را به حکم قرآن بخواند، ولى آنها مسلم را هدف تیر ساختند و شهید کردند. بعد از موعظه هاى عمار و فرمایشات امیر المؤ منین (علیه السلام )، در دهم جمادى الاولى جنگى را که عایشه شروع کرده بود ادامه دادند و امیر المؤ منین (علیه السلام )، در دهم جمادى الاولى جنگى را که عایشه شروع کرده بود ادامه دادند و امیر المؤ منین (علیه السلام ) در مقام مقابله با آنها بر آمدند. در این جنگ از لشکر امیر المؤ منین که 20 هزار مرد جنگى بودند پنج هزار نفر شهید شدند، و از لشکر عایشه که 30 هزار نفر بودند 13000 نفر کشته شدند5.
آخر الامر که پیروزى نصیب لشکر امیر المؤ منین (علیه السلام ) شد، حضرت کنار هودج عایشه آمدند و فرمودند: ((اى حمیرا، پیامبر تو را امر کرده بود که به جنگ من بیرون آیى ؟ آیا تو را امر نفرمود که در خانه خود بنشینى و بیرون نیایى ؟ بخدا سوگند، انصاف ندادند آنانکه زنهاى خود را پشت پنهان داشتند و تو را بیرون آوردند)). محمد بن ابى بکر خواهرش را از هودج بیرون کشید. امیر المؤ منین دستور داد او را به خانه صفیه دختر حارث بن ابى طلحه ببرند و بعد او را به مکه از مکه به مدینه فرستاد. در این جنگ زید بن صوحان که از بزرگان لشکر و شیعیان امیر المؤ منین (علیه السلام ) بود شهید شد و آن حضرت بالاى سرش آمده فرمودند: ((اى زید، خدا رحمتت کند که تعلقات دنیوى تو اندک بود، و امداد تو در دین بسیار بود)).

2-تحویل پیراهن امام حسین (علیه السلام) به حضرت زینب (علیها السلام)


در این روز حضرت زهرا (علیها السلام ) پیراهن ابراهیم خلیل الرحمن (علیه السلام ) را به زینب کبرى (علیها السلام ) دادند و فرمودند: ((هنگامى که برادرت حسین (علیه السلام ) این پیراهن را از تو خواست ، بدانکه ساعتى بیشتر مهمان تو نیست ، و سپس به بدترین حالات به دست اولاد زنا کشته مى شود)).
این برنامه سه روز قبل از شهادت حضرت زهرا (علیها السلام ) بود6.




1. تتمه المنتهى : ص 17 - 22. فیض العلام : ص 239.
2. مسار الشیعه : ص 31. بحار الانوار: ج 97 ص 384. مصباح کفعمى : ج 2 ص 597. العدد القویه : ص ‍ 53. مصباح المتهجد: ص 733.
3. مصباح کفعمى : ج 2 ص 597.
4. بحار الانوار: ج 32 ص 183.
5. بحار الانوار: ج 32 ص 174، 196، 211. منتخب التواریخ : ص 159 - 161. تعداد شهداى لشکر امیر المؤ منین (علیه السلام ) را هزار و هفتاد نفر و نیز هزار و هفتصد نفر به قولى چهار نفر هم گفته اند.
6. وقایع الشهور: ص 95.








موضوع مطلب : وقایع دهم جمادی الاولی،جنگ جمل،تحویل پیراهن امام حسین به حضرت زی

          
پنج شنبه 92 فروردین 1 :: 9:0 عصر
<   1   2   
پیوندها
لوگو

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 6
  • بازدید دیروز: 18
  • کل بازدیدها: 1103332
امکانات جانبی