سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بهشت بهشتیان
صفحه نخست        عناوین مطالب          نقشه سایت              ATOM            طراح قالب
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من

وقایع این روز:

_ تخریب کعبه توسط یزید

در سال 64 ه به دستور یزید خانه کعبه را با منجلیق خراب کردند1. این فاجعه یازده روز قبل از هلاکت یزید به وقوع پیوست.

 


1-تتمة المنتهی: ص63. فیض العلام: ص203.

منبع: کتاب تقویم شیعه «عبدالحسین نیشابوری»




موضوع مطلب : ربیع الاول، سوم ربیع الاول، تخریب کعبه، تخریب کعبه توسط یزید، بهشت بهشتیان.

          
دوشنبه 91 دی 25 :: 10:50 عصر


گفتم کلید قفل شهادت شکسته است یا اندر این زمانه در باغ بسته است؛ خندید و گفت:

ساده نباش ای قفس پرست- در بسته نیست بال و پر شما شکسته است...

 




موضوع مطلب : شهادت، کلید قفل شهادت، بهشت بهشتیان.

          
یکشنبه 91 دی 24 :: 10:26 عصر

وقایع این روز:

1-دفن بدن مطهر پیامبر «صلی الله علیه و آله»

در نیمه شب اول ربیع بدن مطهر خاتم الانبیا والمرسلین «صلی الله علیه وآله» را امیرالمومنین علی بن ابی طالب «علیه السلام» دفن فرمودند1.

مصیبت و فاجعه رحلت پیامبر «صلی الله علیه وآله» از یک طرف بی احترامی به آن حضرت و توجه نداشتن مردم به غسل و کفن و دفن حضرت از طرف دیگر،داغهایی بود که بر دل مبارک امیر المومنین «علیه السلام»2 سنگینی می کرد.چنانکه با یاد تلخ آن روزها فرمودند:«آیا بدن شریف پیامبر «صلی الله علیه وآله» را رها می کردم و او را دفن ننموده برای خلافت و سلطنت بعد از او نزاع می کردم »؟ 3

شیخ مفید می فر ماید :«اکثر مردم در دفن پیامبر «صلی الله علیه وآله» حاضر شدند و نماز بر آن خواندند،چه اینکه بین انصار و مهاجرین مشاجره در امر خلافت بود4 . اعمش میگوید :پیامبر شان از دنیا رفت و مردم هم وغمی نداشتند جز آنکه عده ای بگویند :«امیرالمومنین از ماست» و طایفه ی دیگر ی بگویند :«امیر از ماست»5.

هنگام رحلت پیامبر «صلی الله علیه وآله» مغیره خطاب به ابوبکر و عمر گفت: اگر بعدا با مردم کاری دارید آنها را دریابید. لذا ابوبکر و عمر هنگام دفن پیامبر «صلی الله علیه وآله» حاضر نبودند، بلکه میان دیگران بودند که در سقیفه برای خود امیر انتخاب می کردند، و قبل از آنکه کنار بدن حضرت حاضر شوند، بدن مطهر دفن شد6.

عبدالله بن حسن می گوید: به خدا قسم ابوبکر و عمر بر پیامبر «صلی الله علیه وآله» نماز نخواندند، و سه روز بدن مبارک آن حضرت دفن نشد، ولی با این همه اهل سقیفه مشفول کار خود بودند7.

حضرت باقر «علیه السلام» می فرمایند: مردم روز دوشنبه و شب سه شنبه را بر بدن آن حضرت نماز می خواندند، و عموم مردم حتی خواص و نزدیکان حضرت بر بدن مبارک نماز خواندند، اما هیچ یک از اهل سقیفه برغسل و کفن و دفن حضرت حاضر نشدند. امیرالمومنین «علیه السلام» بریده اسلمی را برای خبر دادن نزد آنان فرستاد، ولی اعتنایی نکردند و بعد از دفن آن حضرت بیعت آنان هم تمام شد8.

عایشه در این باره اقراری دارد که جالب توجه است. او گفته است:« به خدا قسم ما از دفن پیامبر «صلی الله علیه وآله» با خبر نشدیم تا اینکه صدای بیل و کلنگ را در شب چهارشنبه از حجره آن حضرت شنیدیم »، یعنی بعد از دفن متوجه شدیم9.

باید از اینان که بر سر غصب خلافت همه چیز را فراموش مرده بودند پرسید:

آیا سقیفه در حضور پیامبر «صلی الله علیه وآله» و به سفارش حضرت بود یا غدیر ؟

آیا برای تشکیل شورای سقیفه دستوری از طرف خداوند آمده بود یا درباره غدیر ؟

آیا در سقیفه از اکثر بلاد مسلمین حضور داشتند یا در غدیر؟

آیا در سقیفه همه مردم حاضر بودند یا در غدیر که حتی زنها هم بیعت کردند؟

2-لیلة المبیت

شب اول این ماه پیامبر«صلی الله علیه وآله» از شر کفار از مکه به مدینه هجرت کردند. در آن شب آقا ومولایمان امیرالمومنین «علیه السلام» جان نثاری فرموده به جای رسول گرامی اسلام «صلی الله علیه وآله» در بسترایشان خوابیدند10، چه اینکه کفار قریش قصد کشتن حضرتش را داشتند .به این مناسبت آیه « و من الناس من یشری نفسه البتغاء مرضات الله....»:«از مردم کسی هست که جان خویش را در راه رضایت خداوند می فروشد و خدا بر بندگان مهربان است » در شآن علی بن ابی طالب «علیه السلام» نازل شد11.

در شبی که امیرالمومنین «علیه السلام» به جای پیامبر «صلی الله علیه وآله» خوابید به جبرئیل و میکائیل خطاب رسید که من بین شما دو نفر برادری قرار دادم. کدامیک از شما ایثار می کند که عمر طولانی از آن دیگری باشد؟ هر دو عمر طولانی را اختیار کردند.

خطاب آمد: « به زمین نگاه کنید و ببینید که چگونه علی «علیه السلام» حیات خود را به برادرش پیامبر «صلی الله علیه و آله» ایثار نموده و به جای او خوابیده و جان خود را فدای جان او نموده است. به زمین بروید و او را از دشمنان حفظ کنید». آنان آمدند و جبرئیل بالای سر امیرالمومنین «علیه السلام» و میکائیل سمت پاهای آن حضرت نشست و ندا کرد: « بخ بخ من مثلک یابن ابی طالب، خداوند در جمع ملائکه به تو مباهات فرمود». اینجا بود که آیه شریفه « و من الناس من یشری نفسه البتغاء مرضات الله....» نازل شد12.

3-هجرت پیامبر «صلی الله علیه و آله»

پیامبر «صلی الله علیه وآله» 13 سال پس از بعثت به مدینه طیبه هجرت فرمودند13.

4- هجوم به خانه وحی

در این روز اولین هجوم به خانه امیرالمومنین «علیه السلام» صورت گرفت. هنگامی که امیرالمومنین «علیه السلام»، متوجه غسل و کفن و دفن پیامبر «صلی الله علیه وآله» شد و غاصبین خلافت در سقیفه بودند، در شب چهارشنبه که اول ربیع بود بدن مبارک آن حضرت را دفن فرمود و طبق وصیت پیامبر «صلی الله علیه وآله» متوجه جمع آوری قرآن شد. آن حضرت فرموده بودند:« علی جان، تا سه روز از خانه خارج مشو و قرآن را جمع آوری کن...»14.

در این ایام، سه بار به منزل آن حضرت هجوم آورده اند: بار اول در رو ز اول ربیع بود که برای بیعت آمدند و آن حضرت فرمود که قسم یاد کرده ام که تا جمع قرآن تمام نشود از خانه بیرون نیایم و آنان بازگشتند. پس از آن امیرالمومنین «علیه السلام» شبها صدیقه طاهره و حسنین «علیهم السلام» را بر در منازل اصحاب می بردند و طلب یاری می نمودند15.

بار دوم هفت روز بعد از دفن پیامبر «صلی الله علیه وآله» بود که زبیر و عده ای دیگر در منزل امیرالمومنین «علیه السلام» جمع شده بودند. آن روز زبیر شمشیر کشید تا عمر را بکشد16.

بار سوم به منزل حضرت هجوم آوردند، و پس از آتش زدن در منزل و ضرب و جرح صدیقه طاهره «علیها السلام» و کشتن حضرت محسن «علیه السلام»، امیرالمومنین «علیه السلام» را با دست بسته بیرون بردند17.

5-مسمومیت امام عسکری «علیه السلام»

امام حسن عسکری «علیه السلام» در اثر زهر مسموم شد و بیماری حضرت آغاز گردید18. بنابر قولی شهلدت امام حسن عسکری «علیه السلام» در سال 260 ه در چنین روزی بوده است19، وبنابر قولی دیگر در چهارم ربیع الاول و به قولی دیگر در هشتم ربیع الاول بوده است20.

 


 

1-طبقات ابن سعد: ج2 ص78. مسند احمد: ج6 ص62،242،274. سنن بیهقی:ج3 ص409. السیرة النبویة (ابن کثیر): ج4 ص538.

2-خصال: ص372. اختصاص: ص171.

3-احتجاج: ص74.

4-ارشاد مفید: ج1 ص189.

5-تقریب المعارف: ص256.

6-المصنف: ص14،568. جامع الاحادیث: ج3 ص267.

7- تقریب المعارف: ص251.

8-مناقب ابن شهر آشوب: ج1 ص297. بحارالانوار: ج22 ص524.

9-تاریخ الاسلام(ذهبی): ج1 ص582. السیرة النبویة (ابن کثیر): ج4 ص538. مسند احمد: ج6 ص62،242،274.

10-قلائد النحور: ج ربیع الاول ص8. مسارالشیعه: ص27. فیض العلام: ص201. زاد المعاد: ص332. بحار الانوار: ج97 ص168. مصباح کفعمی: ج2 ص596.

11-سوره بقره: آیه 207.

12-بحارالانوار: ج19 ص39.

13- قلائد النحور: ج ربیع الاول ص8. مصباح کفعمی: ج2 ص596.

14-تفسیر فرات: ص398. در توحید صدوق: ص73 هفت روز و در امالی طوسی:ج1 ص263 نه روز است.

15-کتاب سلیم:ص128. احتجاج: ص 75-190.

16- صدوق: ص73. احتجاج: ج1 ص95-111. بحارالانوار:ج28 ص321.

17- کتاب سلیم: ص82-249. الکوکب الدری:ج1 ص194. الجمل: ص117. کامل ابن اثیر: ج2 ص326. تاریخ طبری: ج3 ص203.

18- قلائد النحور: ج ربیع الاول ص2. مصباح کفعمی: ص523. مصباح المجتهد: ص732. فیض العلام: ص201. ارشاد: ج2 ص336. کشف الغمه: ج2 ص415. بحارالانوار:ج 50 ص 334-335.

19- قلائد النحور: ج ربیع الاول ص2. مصباح کفعمی: ص523. مصباح المجتهد: ص732. فیض العلام: ص201.

20-مسارالشیعه: ص28-29. فیض العلام:ص205.

منبع: کتاب تقویم شیعه «عبد الحسین نیشابوری»




موضوع مطلب : ربیع الاول، دفن بدن پیامبر، لیلة المبیت، هجرت پیامبر، هجوم به خا

          
یکشنبه 91 دی 24 :: 11:17 صبح

نحوه شهادت امام رضا «علیه السّلام »:

حضرت امام رضا ـ علیه السّلام ـ در سال 148 هـ .ق در شهر مدینه متولد شد،(1) و در ماه صفر سال 203 هـ .ق در سن 55 سالگی در شهر طوس خراسان به شهادت رسید.
در باب شهادت ایشان تقریباً تمام علمای شیعه و عده زیادی از علمای اهل سنت قائلند که آن حضرت مسموم و شهید شده اند. درباره عامل شهادت اختلاف نظر و اقوالی وجود دارد که به آنها اشاره خواهیم کرد.
قول مشهور این است که آن حضرت توسط مأمون خلیفه عباسی مسموم شده و به شهادت رسیده اند.
علمای اهل سنت درباره شهادت امام به دست مامون دو دیدگاه دارند:
برخی از علمای اهل سنت براین باورند که مأمون، امام رضا ـ علیه السّلام ـ را مسموم نکرده است. و برای این گفته خود دلائلی هم ذکر می کنند.
مأمون دختر خود را به همسری امام جواد ـ علیه السّلام ـ درآورد.
مأمون به برتری امام رضا ـ علیه السّلام ـ در برابر علما استدلال می کرد.
بعد از درگذشت امام رضا ـ علیه السّلام ـ مأمون بسیار ناراحت و غمگین بود و... در ادامه خواهیم گفت که به هیچ یک از دلائل در این رابطه نمی توان استناد کرد.
عده ای از علمای اهل سنت قائلند که ایشان مسموم شده اند و عامل جنایت، عباسیان (غیر از مأمون) بوده اند. به عنوان نمونه ابن جوزی می گوید: «وقتی عباسیان دیدند خلافت از دست آنها خارج شد (به واسطه ولایتعهدی) و به دست علویان افتاد، امام رضا ـ علیه السّلام ـ را مسموم کردند.(2)» این قول نیز چندان صحیح به نظر نمی رسد چرا که «بیشتر مورخین و روات اجماع دارند که مأمون سم را به امام ـ علیه السّلام ـ داده نه غیر او»(3). علاوه بر اینکه مأمون برای این کار انگیزه هم داشته که به آن اشاره خواهد شد. روایاتی از امام رضا ـ علیه السّلام ـ وارد شده است که در این روایات آن حضرت شهادت خویش را پیشگویی کرده و عامل این جنایت را مأمون دانسته اند. امام رضا ـ علیه السّلام ـ به هرثمه بن اعین می گوید: «موقع مرگ من فرا رسیده است این طاغی (مأمون) تصمیم گرفته مرا مسموم کند...»(4).
شهید مطهری می نویسد: «قرائن نشان می دهد که امام رضا ـ علیه السّلام ـ را مسموم کردند و یک علت اساسی همان قیام بنی العباس در بغداد (بر علیه مأمون) بود. مأمون در حالی حضرت رضا ـ علیه السّلام ـ را مسموم کرد که از خراسان به طرف بغداد می رفت و مرتب اوضاع بغداد را به او گزارش می دادند. به او گزارش دادند که بغداد قیام کرده او دید که حضرت رضا ـ علیه السلام ـ را نمی تواند عزل کند و اگر با این وضع آشفته بخواهد وارد بغداد شود بسیار مشکل است. برای اینکه زمینه رفتن آنجا را فراهم کند و به بنی عباس بگوید کار تمام شد حضرت را مسموم کرد و آن علت اساسی که می گویند و قابل قبول هم هست و با تاریخ وفق دارد همین جهت است»(5).
به نظر می رسد انگیزه اصلی مأمون در به شهادت رساندن امام رضا ـ علیه السّلام ـ همین مطلبی باشد که ذکر شد. چرا که قیام عباسیان در بغداد جز به خاطر ترس از روی کار آمدن علویان نبوده است.
طبری می نویسد: «مأمون نامه ای به بنی عباس در بغداد نوشت و مرگ علی بن موسی ـ علیه السّلام ـ را به آنان اعلام کرد و از آنان خواست که به اطاعت او درآیند زیرا دشمنی آنان با او جز با بیعت وی با علی بن موسی ـ علیه السّلام ـ نبوده است.(6) از دیگر موجباتی که مورخان در قتل امام رضا ـ علیه السّلام ـ ذکر کرده اند، کینه ای می دانند که مأمون از امام رضا ـ علیه السّلام ـ به دل گرفته بود. طبرسی می نویسد: علتی که موجب شد مأمون امام رضا ـ علیه السّلام ـ را به شهادت برساند این بود که آن حضرت بی محابا (و بدون ترس) حق را در برابر مأمون اعلام می کرد. در بیشتر موارد در مقابل او قرار می گرفت که موجب عصبانیت و کینه او می شد...»(7). همانگونه که بیان شد از نظر روایات شیعی شکی نیست که مأمون حضرت رضا ـ علیه السّلام ـ را مسموم کرد.(8) امّا اینکه کیفیت این عمل چگونه بوده است؟ چند گونه گزارشهای وجود دارد که به آنها اشاره میشود:
روایتی را شیخ مفید از عبدا... بن بشیر نقل کرده که عبدا... گفت: مأمون به من دستور داد که ناخنهای خود را بلند کنم... سپس مرا خواست و چیزی به من داد که شبیه تمر هندی بود و به من گفت: این را به همة دو دست خود بمال... سپس نزد امام رضا ـ علیه السّلام ـ رفت و به من دستور داد که انار برای ما بیاور من اناری چند حاضر کردم و مأمون گفت: با دست خود آن را بفشار، من فشردم و مأمون آن آب انار را با دست خود به حضرت خورانید و همان سبب مرگ آن حضرت شد و پس از خوردن آن آب انار دو روز بیشتر زنده نماند»(9).
روایت دیگری را شیخ مفید از محمد بن جهم ذکر کرده که می گوید: «حضرت رضا ـ علیه السّلام ـ انگور دوست می داشت پس قدری انگور برای حضرت تهیه کردند. در حبه های آن به مدت چند روز سوزنهای زهرآلود زدند. سپس آن سوزنها را کشیده و به نزد آن بزرگوار آوردند... آن حضرت از آن انگورهای زهرآلود بخورد و سبب شهادت ایشان شد».(10)
روایتی از اباصلت هروی نیز نقل شده که می گوید: مأمون امام رضا ـ علیه السّلام ـ را فراخواند و آن حضرت را مجبور کرد از انگور بخورد آن حضرت به واسطه آن انگور مسموم شد.(11)»
بنابراین، ادله ای که اهل سنت ذکر کرده اند که مأمون امام رضا ـ علیه السّلام ـ را به شهادت نرسانده بی اساس می باشد. چرا که مأمون فردی بود که به خاطر حکومت، برادر خویش امین را به قتل رساند و محبوبیت امام رضا ـ علیه السّلام ـ در نزد او از برادرش بیشتر نبود. و گریه ظاهری او بعد از مرگ امام ـ علیه السّلام ـ به جهت منحرف کردن اذهان علویان و طرفداران امام رضا ـ علیه السّلام ـ بوده است.
«بعد از شهادت امام رضا ـ علیه السّلام ـ شیعیان بدن شریف آن حضرت را در خراسان تشییع کردند. این تشییع جنازه به حدی پر شور بود که تا آن زمان مثل آن دیده نشده بود، همه طبقات در تشییع جنازه امام حاضر شدند»(12). امام رضا ـ علیه السّلام ـ در سال 203 هـ.ق در شهر طوس به خاک سپرده شد.

 


 

پاورقی:

1. شیخ مفید، الارشاد، ترجمه سید هاشم رسولی محلاتی، تهران، انتشارات علمیه اسلامیه، چاپ دوم، بی تا، ج 2، ص 261.
2. باقر شریف القرشی، حیاة الامام علی بن موسی الرضا(ع)، قم، نشر سعید بن جبیر، 1372ش، ج 2، ص 371.
3. همان.
4. محمد بن جریر بن رستم طبری، دلائل الامامه، قم، منشورات الرضی، 1363، ص 178.
5. مطهری، مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، تهران، صدرا، چاپ بیست و هفتم، 1384، ص 210.
6. محمد بن جریر طبری، تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، اساطیر، چاپ دوم، 1364، ج 13، ص 5676.
7. فضل بن حسن طبرسی، اعلام الوری، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، 1417، ج 2، ص 80. شیخ مفید، همان، ج 2، ص 260.
8. مطهری، مرتضی، همان، ص 211.
9. شیخ مفید، همان، ج 2، ص 262ـ261.
10. همان، ص 262.
11. فضل بن حسن طبرسی، همان، ص 83ـ82.
12. باقر شریف القرشی، همان، ص 375.

 




موضوع مطلب : امام رضا ،شهادت امام رضا، نحوه شهادت امام رضا، بهشت بهشتیان

          
شنبه 91 دی 23 :: 8:2 صبح

وقایع این روز:

_ شهادت امام رضا «علیه السلام»

حضرت ثامن الحجج مولانا علی بن موسی الرضا «علیه السلام» در سال 203 بنابر اصح1 دو سال پس از وفات حضرت معصومه «علیها السلام» به شهادت رسیدند. سن مبارک حضرت 49 یا 55 سال بوده است2. بنابر نقلی در 27 صفر حضرت امام رضا «علیه السلام» به شهادت رسیده اند3. ولی مشهور آخر ماه صفر است. در 28 صفر مامون انگور مسموم یا آب انار زهر آلود را به اجبار به حضرت امام رضا «علیه السلام» خورانید4.

 


1-کافی: ج2ص528. فیض العلام: ص200. بحارالانوار: ج49 ص292. مستدرک سفینة البحار:ج6 ص295. منتخب التواریخ: ص578.

2-کشف الغمه:ج2 ص267. بحار الانوار: ج49 ص292.

3-تاج الموالید:ص50.

4-ارشاد: ج2 ص270. مستدرک سفینة البحار: ج6 ص295. جلاءالعیون: ص551. مروج الذهب: ج4 ص28. بحار الانوار: ج49 ص298.




موضوع مطلب : صفر ، آخر صفر، شهادت امام رضا، امام رضا، بهشت بهشتیان

          
شنبه 91 دی 23 :: 7:35 صبح
<   1   2   3   4   5   >>   >   
پیوندها
لوگو

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 22
  • بازدید دیروز: 28
  • کل بازدیدها: 1102740
امکانات جانبی